چرا در عشق، احساسات از کنترل خارج میشوند؟
همه ما در روابط عاشقانه لحظاتی را تجربه کردهایم که احساساتمان به اوج خود میرسند، چه شادی و هیجان و چه خشم و ناراحتی. گاهی این شدت احساسات آنقدر زیاد است که کنترلشان از دستمان خارج میشود و ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهیم که بعداً پشیمان شویم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
در این پست، به بررسی 22 دلیل احتمالی میپردازیم که چرا افراد در روابط عاشقانه گاهی اوقات نمیتوانند احساسات خود را به درستی مدیریت کنند:
- ✔️
ترس از دست دادن:
این ترس میتواند باعث حسادت و رفتارهای تملکگرایانه شود. - ✔️
ناامنی:
احساس ناامنی در مورد خودتان و ارزشتان میتواند به رفتارهای چسبنده و نیازمند منجر شود. - ✔️
تجربههای گذشته:
روابط عاطفی آسیبزا در گذشته میتوانند الگوهای رفتاری ناسالمی را شکل دهند. - ✔️
انتظارات غیر واقعی:
تصورات خیالی از رابطه و شریک عاطفی میتواند منجر به ناامیدی و خشم شود. - ✔️
نیازهای برآورده نشده:
عدم برآورده شدن نیازهای عاطفی اساسی مانند توجه، تایید و محبت. - ✔️
عدم مهارت در ارتباط:
ناتوانی در بیان درست احساسات و نیازها. - ✔️
استرس و فشار:
فشارهای بیرونی زندگی میتوانند باعث تشدید احساسات در رابطه شوند. - ✔️
خستگی:
خستگی جسمی و روحی میتواند تحمل افراد را کاهش دهد. - ✔️
تغییرات هورمونی:
تغییرات هورمونی، به ویژه در زنان، میتوانند بر خلق و خو و احساسات تاثیر بگذارند. - ✔️
عدم آگاهی از احساسات:
ناتوانی در تشخیص و نامگذاری احساسات خود. - ✔️
سرکوب احساسات:
اجتناب از احساس کردن و پردازش احساسات. - ✔️
اختلالات خلقی:
وجود اختلالات خلقی مانند افسردگی یا اضطراب. - ✔️
مشکلات مربوط به کودکی:
تجربههای ناگوار در کودکی، مانند سوء استفاده یا بیتوجهی. - ✔️
اعتیاد:
مصرف الکل یا مواد مخدر میتواند کنترل بر احساسات را مختل کند. - ✔️
فقدان اعتماد به نفس:
اعتماد به نفس پایین میتواند منجر به رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه شود. - ✔️
تاثیر شبکههای اجتماعی:
مقایسه مداوم زندگی خود با دیگران در شبکههای اجتماعی. - ✔️
فشار جامعه:
فشار برای داشتن یک رابطه “بینقص” و “کاملا مطلوب”. - ✔️
عدم پذیرش آسیبپذیری:
ترس از نشان دادن ضعف و آسیبپذیری به شریک عاطفی. - ✔️
ترس از صمیمیت:
اجتناب از نزدیکی عاطفی و صمیمیت. - ✔️
سوء تفاهم:
برداشت نادرست از رفتارها و گفتار شریک عاطفی. - ✔️
نبود مرزهای سالم:
عدم تعیین مرزهای مشخص در رابطه و احترام نگذاشتن به مرزهای طرف مقابل. - ✔️
فقدان بخشش:
ناتوانی در بخشیدن اشتباهات گذشته و رها نکردن کینهها.
این عوامل میتوانند به صورت مجزا یا ترکیبی باعث شوند که افراد در روابط عاشقانه کنترل احساسات خود را از دست بدهند و رفتارهایی از خود نشان دهند که مخرب و آسیبزا هستند. شناخت این عوامل اولین قدم برای مدیریت بهتر احساسات و داشتن یک رابطه سالم و پایدار است. آگاهی از این دلایل میتواند به شما در درک بهتر خود و پارتنرتان کمک کند.
چرا در روابط عاشقانه احساسات از کنترل خارج میشوند؟
1. شدت هیجانات اولیه:
عشق در مراحل اولیه اغلب با سیل عظیمی از هیجانات مثبت مانند شادی، هیجان و اشتیاق همراه است.این هیجانات بسیار شدید میتوانند باعث شوند افراد به طور موقت کنترل کمتری بر واکنشهای خود داشته باشند.تصور کنید درست بعد از دیدن عشقتان هستید، قلبتان به شدت میکوبد و نمیتوانید جلوی لبخند خود را بگیرید.این شدت هیجانات اولیه، بخشی از جذابیت عشق است، اما میتواند کنترل را دشوار کند.
این هیجانات ناشی از ترشح هورمونهای مختلف در مغز هستند که بر رفتار و تصمیمگیری فرد تاثیر میگذارند.در این حالت، فرد ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهد که در شرایط عادی انجام نمیدهد، مثلاً ریسکپذیری بیشتر یا ابراز علاقههای اغراقآمیز.
باید به یاد داشته باشیم که این مرحله گذراست و با گذر زمان، هیجانات تعدیل میشوند.
مهم است در این دوره، آگاهانه تلاش کنیم تا تصمیمهای مهم را به تعویق بیندازیم و با احتیاط بیشتری عمل کنیم.به خودتان فرصت بدهید تا هیجانات فروکش کنند و سپس با دید بازتری به شرایط نگاه کنید.
2. ترس از دست دادن:
ترس از دست دادن فرد مورد علاقه، یکی از قویترین محرکهای رفتاری در روابط عاشقانه است. این ترس میتواند باعث حسادت، وابستگی بیش از حد و رفتارهای کنترلگرانه شود. وقتی فرد احساس میکند که رابطه در خطر است، ممکن است دست به هر کاری بزند تا از جدایی جلوگیری کند، حتی اگر آن کارها غیرمنطقی یا مخرب باشند. این ترس ریشه در ناامنیهای درونی فرد دارد و اغلب به تجربیات گذشته مربوط میشود. برای مقابله با این ترس، باید به تقویت عزت نفس و اعتماد به خود پرداخت. در ضمن، باید به رابطه خود با دیدی واقعبینانه نگاه کنیم و از ایجاد انتظارات غیرواقعی خودداری کنیم. گفتگو با شریک عاطفی و ابراز نگرانیها میتواند به حل مشکلات و تقویت رابطه کمک کند.
3. الگوهای رفتاری گذشته:
تجربیات گذشته در روابط عاشقانه، تاثیر عمیقی بر رفتار فرد در روابط فعلی دارند. الگوهای رفتاری ناسالمی که در گذشته آموختهایم، ممکن است ناخودآگاه در روابط جدید تکرار شوند. مثلا فردی که در کودکی شاهد رفتارهای پرخاشگرانه والدین خود بوده است، ممکن است ناخودآگاه در روابط عاشقانه خود نیز رفتارهای مشابهی از خود نشان دهد. این الگوها معمولاً ریشه در باورهای نادرست و انتظارات غیرواقعی دارند. برای تغییر این الگوها، لازم است ابتدا آنها را شناسایی و سپس به چالش کشید. درمانهای روانشناختی مانند رفتاردرمانی شناختی (CBT) میتوانند در این زمینه بسیار موثر باشند. در ضمن، خودآگاهی و تمرین مهارتهای ارتباطی سالم، به فرد کمک میکند تا الگوهای رفتاری جدید و سازندهتری را جایگزین الگوهای قدیمی کند.
4. کمبود مهارتهای ارتباطی:
مهارتهای ارتباطی ضعیف، یکی از عوامل اصلی بروز مشکلات در روابط عاشقانه است.عدم توانایی در بیان احساسات، گوش دادن فعال و حل تعارضات میتواند منجر به سوءتفاهمها و بحثهای مکرر شود.وقتی فرد نمیتواند به درستی منظور خود را بیان کند، ممکن است شریک عاطفی او احساس کند که نادیده گرفته میشود یا مورد سوءتفاهم قرار میگیرد.این موضوع میتواند باعث ایجاد خشم، ناامیدی و دوری عاطفی شود.برای بهبود مهارتهای ارتباطی، میتوان در کارگاههای آموزشی شرکت کرد یا کتابهای مرتبط را مطالعه کرد.تمرین گوش دادن فعال، همدلی و بیان احساسات به صورت شفاف و با صداقت، به تقویت رابطه کمک میکند.
در ضمن، باید در هنگام بروز تعارض، به جای سرزنش کردن شریک عاطفی، بر حل مشکل تمرکز کنیم.
یادگیری فنون مذاکره و مصالحه، به زوجین کمک میکند تا به راهحلهای برد-برد دست یابند.
5. مسائل حل نشده گذشته:
مسائل حل نشده از روابط گذشته یا دوران کودکی میتوانند به صورت ناخودآگاه در روابط فعلی تاثیر بگذارند. این مسائل میتوانند شامل تجربههای تلخ، زخمهای عاطفی و باورهای نادرست باشند. فردی که در گذشته مورد خیانت قرار گرفته است، ممکن است در روابط بعدی خود به سختی به دیگران اعتماد کند. این موضوع میتواند باعث ایجاد رفتارهای شکاکانه و کنترلگرانه شود. برای حل این مسائل، لازم است ابتدا آنها را شناسایی و سپس به کمک یک درمانگر متخصص، به بررسی و پردازش آنها پرداخت. درمانهایی مانند EMDR (حساسیتزدایی از طریق حرکات چشم) میتوانند در التیام زخمهای عاطفی بسیار موثر باشند. در ضمن، خودآگاهی و تمرین بخشش، به فرد کمک میکند تا از گذشته رها شود و به روابط جدید با دیدی بازتر نگاه کند.
6. انتظارات غیر واقعی:
انتظارات غیر واقعی از عشق و روابط عاشقانه، یکی از عوامل اصلی سرخوردگی و ناامیدی است. بسیاری از افراد بر این باورند که عشق باید همواره آسان، بیدردسر و بدون چالش باشد. این در حالی است که واقعیت عشق بسیار پیچیدهتر از این است. هر رابطهای با چالشها، اختلافات و سوءتفاهمهایی همراه است. برای داشتن یک رابطه سالم و پایدار، لازم است انتظارات خود را تعدیل کنیم و بپذیریم که هیچ رابطهای کامل نیست. در ضمن، باید به جای تمرکز بر کاملا مطلوبها، بر واقعیتهای رابطه خود تمرکز کنیم و برای حل مشکلات تلاش کنیم. گفتگو با شریک عاطفی و تبادل نظر در مورد انتظارات، میتواند به جلوگیری از سوءتفاهمها و نارضایتیها کمک کند.
7. عدم خودآگاهی:
عدم خودآگاهی به این معناست که فرد شناخت دقیقی از احساسات، نیازها، ارزشها و الگوهای رفتاری خود ندارد. این موضوع میتواند باعث شود که فرد در روابط عاشقانه خود رفتارهایی از خود نشان دهد که برایش غیرقابل توضیح و یا مخرب باشند. وقتی فرد نمیداند که چه احساسی دارد و چرا چنین احساسی دارد، نمیتواند به درستی با شریک عاطفی خود ارتباط برقرار کند. این موضوع میتواند منجر به سوءتفاهمها، بحثهای مکرر و از بین رفتن رابطه شود. برای افزایش خودآگاهی، میتوان از روشهای مختلفی مانند مدیتیشن، یوگا، نوشتن خاطرات و یا مشاوره روانشناسی استفاده کرد. در ضمن، باید به بازخورد دیگران توجه کنیم و سعی کنیم از دیدگاه آنها نیز به خودمان نگاه کنیم. هرچه خودآگاهتر باشید، بهتر میتوانید احساسات خود را مدیریت کنید و روابط سالمتری برقرار کنید.
8. فشارهای اجتماعی و فرهنگی:
فشارهای اجتماعی و فرهنگی میتوانند تاثیر زیادی بر رفتار افراد در روابط عاشقانه داشته باشند. انتظارات جامعه، خانواده و دوستان میتوانند باعث شوند که فرد رفتارهایی از خود نشان دهد که با خواستههای واقعی او در تضاد باشد. مثلا در برخی از جوامع، زنان تحت فشار هستند تا هرچه سریعتر ازدواج کنند و فرزند داشته باشند.
این فشار میتواند باعث شود که آنها وارد روابطی شوند که از نظر عاطفی برایشان مناسب نیست. برای مقابله با این فشارها، لازم است به ارزشهای شخصی خود پایبند باشیم و از پیروی کورکورانه از انتظارات دیگران خودداری کنیم. در ضمن، باید با افرادی که از ما حمایت میکنند و به انتخابهای ما احترام میگذارند، در ارتباط باشیم.
9. اختلالات روانشناختی:
برخی از اختلالات روانشناختی مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD)، اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و اختلال اضطراب میتوانند باعث شوند که فرد در روابط عاشقانه خود رفتارهای غیرقابل کنترلی از خود نشان دهد. افراد مبتلا به BPD ممکن است دچار نوسانات خلقی شدید، ترس از رها شدن و رفتارهای تکانشی شوند. افراد مبتلا به NPD ممکن است خودمحور، نیازمند تحسین و فاقد همدلی باشند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب ممکن است دچار نگرانیهای بیش از حد، ترس و رفتارهای اجتنابی شوند. در صورت وجود این اختلالات، لازم است به یک متخصص روانشناسی مراجعه شود. درمانهای روانشناختی و دارویی میتوانند به کاهش علائم و بهبود عملکرد فرد در روابط عاشقانه کمک کنند.
10. عدم تعادل قدرت در رابطه:
عدم تعادل قدرت در رابطه به این معناست که یکی از طرفین رابطه نفوذ و کنترل بیشتری نسبت به طرف دیگر دارد. این موضوع میتواند منجر به سوء استفاده، استثمار و رفتارهای کنترلگرانه شود. در روابطی که عدم تعادل قدرت وجود دارد، فردی که قدرت بیشتری دارد ممکن است از موقعیت خود سوء استفاده کند و خواستههای خود را به طرف مقابل تحمیل کند. این موضوع میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی، نارضایتی و افسردگی در طرف مقابل شود. برای ایجاد تعادل قدرت در رابطه، لازم است هر دو طرف به حقوق و نیازهای یکدیگر احترام بگذارند. در ضمن، باید هر دو طرف در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند و به نظرات یکدیگر گوش دهند. در صورتی که تعادل قدرت در رابطه برقرار نشود، ممکن است لازم باشد از یک متخصص کمک گرفته شود.
11. تاثیر مواد مخدر و الکل:
مصرف مواد مخدر و الکل میتواند به شدت بر رفتار افراد در روابط عاشقانه تاثیر بگذارد. این مواد میتوانند باعث کاهش کنترل بر خود، افزایش رفتارهای تکانشی و پرخاشگرانه شوند. فردی که تحت تاثیر مواد مخدر یا الکل است، ممکن است حرفهایی بزند یا کارهایی انجام دهد که بعداً از آنها پشیمان شود. این موضوع میتواند باعث ایجاد سوءتفاهمها، بحثهای جدی و حتی خشونت در رابطه شود. برای حفظ سلامت رابطه، لازم است از مصرف مواد مخدر و الکل در هنگام برقراری ارتباط با شریک عاطفی خود خودداری کنید. در صورتی که با مشکل سوء مصرف مواد مخدر یا الکل مواجه هستید، به یک متخصص مراجعه کنید. درمانهای مختلفی برای ترک اعتیاد وجود دارند که میتوانند به شما در غلبه بر این مشکل کمک کنند.
12. تاثیر استرس:
استرس میتواند تاثیر زیادی بر رفتار افراد در روابط عاشقانه داشته باشد. استرس ناشی از کار، مشکلات مالی، بیماری و سایر عوامل میتواند باعث شود که فرد تحریکپذیر، عصبی و بیحوصله شود. فردی که تحت استرس است، ممکن است به راحتی عصبانی شود و با شریک عاطفی خود مشاجره کند. این موضوع میتواند باعث ایجاد تنش و ناآرامی در رابطه شود. برای مدیریت استرس، میتوانید از روشهای مختلفی مانند مدیتیشن، یوگا، ورزش و یا گذراندن وقت با دوستان و خانواده استفاده کنید. در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد استرس خود صحبت کنید و از او حمایت بخواهید. همکاری و همدلی با شریک عاطفی، کلید مدیریت استرس در رابطه است.
13. عدم پذیرش مسئولیت:
عدم پذیرش مسئولیت به این معناست که فرد از پذیرفتن نقش خود در مشکلات رابطه خودداری میکند و همواره دیگران را سرزنش میکند. این موضوع میتواند باعث شود که رابطه دچار رکود شود و مشکلات حل نشوند. فردی که مسئولیتپذیر نیست، ممکن است اشتباهات خود را انکار کند، بهانهجویی کند و یا نقش قربانی را بازی کند. این موضوع میتواند باعث ایجاد خشم، ناامیدی و بیاعتمادی در طرف مقابل شود. برای پذیرش مسئولیت، لازم است ابتدا اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید. در ضمن، باید به جای سرزنش کردن دیگران، بر روی حل مشکل تمرکز کنید. پذیرش مسئولیت، گامی اساسی در جهت بهبود رابطه است.
14. حسادت و مالکیت طلبی:
حسادت و مالکیتطلبی احساساتی طبیعی هستند که در روابط عاشقانه ممکن است بروز کنند. با این حال، اگر این احساسات از حد اعتدال خارج شوند، میتوانند باعث ایجاد مشکلات جدی در رابطه شوند. حسادت بیش از حد میتواند منجر به رفتارهای کنترلگرانه، شکاکانه و اتهامزننده شود. مالکیتطلبی میتواند باعث شود که فرد احساس کند که شریک عاطفی او دارایی اوست و حق ندارد با دیگران ارتباط داشته باشد. برای مدیریت حسادت و مالکیتطلبی، لازم است به خود اعتماد داشته باشید و به شریک عاطفی خود اعتماد کنید. در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد احساسات خود صحبت کنید و از او حمایت بخواهید. در صورتی که حسادت و مالکیتطلبی به طور جدی بر رابطه شما تاثیر میگذارد، به یک متخصص مراجعه کنید.
15. نیاز به تایید دائمی:
نیاز به تایید دائمی به این معناست که فرد برای احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن، به تایید و توجه مداوم شریک عاطفی خود وابسته است. این موضوع میتواند باعث ایجاد فشار زیادی بر رابطه شود. فردی که نیاز به تایید دائمی دارد، ممکن است دائماً از شریک عاطفی خود سوال کند که آیا او را دوست دارد یا نه. در ضمن، ممکن است به شدت از انتقاد بترسد و سعی کند همواره رضایت شریک عاطفی خود را جلب کند. برای رهایی از نیاز به تایید دائمی، لازم است عزت نفس خود را تقویت کنید و به خودتان اعتماد داشته باشید. در ضمن، باید بدانید که شما به تنهایی ارزشمند هستید و نیازی به تایید دیگران ندارید. اعتماد به خود، کلید رهایی از نیاز به تایید دیگران است.
16. سوء استفاده عاطفی:
سوء استفاده عاطفی به هرگونه رفتاری گفته میشود که به قصد کنترل، تحقیر و یا آسیب رساندن به فرد مقابل انجام میشود. این رفتارها میتوانند شامل توهین، تحقیر، تهدید، انتقاد مداوم، دستکاری عاطفی و یا انزوا باشند. سوء استفاده عاطفی میتواند تاثیرات مخربی بر سلامت روانی و عاطفی فرد داشته باشد. فردی که مورد سوء استفاده عاطفی قرار میگیرد، ممکن است احساس ناامنی، بیارزشی، افسردگی و یا اضطراب کند. در صورتی که در رابطه خود با سوء استفاده عاطفی مواجه هستید، لازم است هرچه سریعتر از آن خارج شوید. در ضمن، به یک متخصص مراجعه کنید تا از شما حمایت کند و به شما در التیام زخمهای عاطفی کمک کند. هیچ کس حق ندارد شما را مورد سوء استفاده عاطفی قرار دهد.
17. عدم تطابق در ارزشها و اهداف:
عدم تطابق در ارزشها و اهداف به این معناست که دو نفر در رابطه دیدگاههای متفاوتی در مورد مسائل مهم زندگی دارند.این موضوع میتواند باعث ایجاد اختلافات جدی در رابطه شود و منجر به جدایی شود.مثلا اگر یکی از طرفین به دنبال تشکیل خانواده باشد و طرف دیگر تمایلی به این کار نداشته باشد، این موضوع میتواند به یک اختلاف بزرگ تبدیل شود.برای جلوگیری از این مشکل، لازم است قبل از ورود به یک رابطه جدی، در مورد ارزشها و اهداف خود با طرف مقابل صحبت کنید.در ضمن، باید بپذیرید که ممکن است در برخی از زمینهها با هم اختلاف نظر داشته باشید و برای حل این اختلافات تلاش کنید.
شناخت ارزشها و اهداف یکدیگر، گامی اساسی در جهت ساختن یک رابطه موفق است.
در صورت وجود اختلافات اساسی، ممکن است لازم باشد به این فکر کنید که آیا این رابطه برای شما مناسب است یا خیر.
18. مشکلات جنسی:
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر زیادی بر روابط عاشقانه داشته باشند. این مشکلات میتوانند شامل کمبود میل جنسی، اختلال نعوظ، انزال زودرس، درد هنگام رابطه جنسی و یا عدم رضایت جنسی باشند. مشکلات جنسی میتوانند باعث ایجاد احساس ناامیدی، نارضایتی و دوری عاطفی در رابطه شوند. برای حل مشکلات جنسی، لازم است با شریک عاطفی خود در این مورد صحبت کنید و در صورت لزوم به یک متخصص مراجعه کنید. درمانهای مختلفی برای مشکلات جنسی وجود دارند که میتوانند به شما در بهبود عملکرد جنسی و افزایش رضایت جنسی کمک کنند. پرداختن به مشکلات جنسی، گامی اساسی در جهت حفظ سلامت و پایداری رابطه است. صحبت کردن با صداقت و باز با شریک عاطفی، اولین قدم برای حل مشکلات جنسی است.
19. تاثیر خانواده و دوستان:
خانواده و دوستان میتوانند تاثیر زیادی بر روابط عاشقانه داشته باشند. نظرات و توصیههای آنها میتوانند بر تصمیمات و رفتار افراد در رابطه تاثیر بگذارند. در برخی موارد، دخالت بیش از حد خانواده و دوستان میتواند باعث ایجاد مشکلات و تنش در رابطه شود. برای حفظ سلامت رابطه، لازم است مرزهای مشخصی با خانواده و دوستان خود تعیین کنید و به آنها اجازه ندهید که در امور شخصی شما دخالت کنند. در ضمن، باید با شریک عاطفی خود در مورد تاثیر خانواده و دوستان بر رابطه خود صحبت کنید و به نظرات او احترام بگذارید. حفظ حریم خصوصی رابطه، کلید حفظ سلامت و پایداری آن است. تصمیمات مربوط به رابطه، باید توسط شما و شریک عاطفیتان گرفته شوند، نه دیگران.
20. عدم وجود صمیمیت عاطفی:
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، اعتماد و همدلی با شریک عاطفی است. عدم وجود صمیمیت عاطفی میتواند باعث ایجاد احساس تنهایی، دوری و نارضایتی در رابطه شود. برای ایجاد صمیمیت عاطفی، لازم است با شریک عاطفی خود در مورد احساسات، ترسها و آرزوهای خود صحبت کنید. در ضمن، باید به حرفهای او گوش دهید و به او نشان دهید که به او اهمیت میدهید. انجام فعالیتهای مشترک، گذراندن وقت با کیفیت با یکدیگر و ابراز محبت، به تقویت صمیمیت عاطفی کمک میکند. ایجاد صمیمیت عاطفی، گامی اساسی در جهت ساختن یک رابطه عمیق و معنادار است. باز کردن قلب خود به روی شریک عاطفی، کلید ایجاد صمیمیت عاطفی است.
21. عدم وجود تفریح و سرگرمی:
عدم وجود تفریح و سرگرمی در رابطه میتواند باعث شود که رابطه کسلکننده و بیروح شود. انجام فعالیتهای سرگرمکننده با شریک عاطفی، به ایجاد خاطرات خوشایند و تقویت پیوند عاطفی کمک میکند. برای افزودن تفریح و سرگرمی به رابطه، میتوانید به مسافرت بروید، فیلم ببینید، بازی کنید، به کنسرت بروید و یا هر فعالیت دیگری که از آن لذت میبرید را با هم انجام دهید. در ضمن، باید به نظرات و علایق شریک عاطفی خود احترام بگذارید و فعالیتهایی را انتخاب کنید که برای هر دو نفر لذتبخش باشند. افزودن تفریح و سرگرمی به رابطه، گامی اساسی در جهت حفظ شادابی و پویایی رابطه است. لحظات شاد و مفرح، خاطراتی ماندگار در رابطه ایجاد میکنند. خلاقیت در برنامهریزی تفریح و سرگرمی، میتواند به تنوع و هیجان رابطه کمک کند.
22. عدم وجود قدردانی:
عدم وجود قدردانی در رابطه میتواند باعث شود که یکی از طرفین احساس کند که نادیده گرفته میشود و زحماتش مورد توجه قرار نمیگیرد. ابراز قدردانی از زحمات و تلاشهای شریک عاطفی، به تقویت رابطه و افزایش رضایت طرفین کمک میکند. برای ابراز قدردانی، میتوانید به شریک عاطفی خود بگویید که چقدر از او سپاسگزار هستید. توجه داشته باشید شما میتوانید با انجام کارهای کوچک و محبتآمیز، به او نشان دهید که قدردان او هستید. ابراز قدردانی، گامی اساسی در جهت تقویت پیوند عاطفی و افزایش رضایت در رابطه است. یک تشکر ساده، میتواند تاثیر شگفتانگیزی بر رابطه داشته باشد. به دنبال فرصتهایی برای قدردانی از شریک عاطفی خود باشید.





